بسیاری از افعال آلمانی، بسته به موقعیت، معانی مختلفی دارند. در این کتاب، همه معانی با ترتیب اولویت کاربرد آن‌ها به پارسی در زبان آلمانی مرتب شده‌اند.

مثال: فعل "تحمل کردن" در آلمانی:

durchmachen = tolerieren = durchhalten = überstehen = erleiden = dulden = erdulden = ertragen = vertragen = verkraften = hinnehmen = aushalten = abfinden

نمونه جملات:

Mein Magen kann nicht das Essen

.vertragen
معده من نمی‌تواند این خوراک را تحمل کند.

Ich kann nicht das warme Wetter

.ertragen
من نمی‌توانم این هوای گرم را تحمل کنم.

Du kannst nicht dieses Leben

.durchhalten
تو نمی‌توانی این زندگی را تحمل کنی.

در بخش‌ دیگری از کتاب، مهمترین اصطلاحات زبان آلمانی بە زبان پارسی گردآوری و معادل سازی شده‌اند.

نمونه اصطلاحات:

.Malek steht unterm Pantoffel
مالک زن ذلیل است.

.Fassen Sie sich an Ihre eigene Nase
سرتون به کار خودتون باشه.